مقتدر یفتلی، از دنیای کتاب و کتابخوانی میگوید!

 

ـ سرعت‌ در کتابخوانی بيشتر به محتوا و سبک‌ نگارش نویسنده برمی ‌گردد. این دو فاکتور عمده می توانند خواننده را به طرف یک کتاب بکشانند و زمان خوانش آن را نیز کوتاهتر سازند.

برای مطالعه ی متن های خشک و دلگیر، بايد زمان بيشتر را در نظر گرفت.

 

موضوع بالا را آقای مقتدر یفتلی که، در دوران آموزش های دبیرستانی، در دبیرستان « لیسه ی کوکچه ی امروزی» به نام شاگرد کتاب خوان مشهور بود، در یک صحبت ویژه، پیرامون، کتاب و کتاب خوانی، به گزارشگر پایگاه اینترنتی {روزنگار} اظهار داشته است.

 

 آقای یفتلی که، می گفتند؛ صدها جلد و شاید هم تمام کتاب های موجود در کتابخانه لیسه ی شاه محمود غازی « لیسه ی کوکچه ی امروزی» و کتابخانه ی عامه مربوط به مدیریت عمومی مطبوعات آن وقت ولایت بدخشان را خوانده بود، آموزش های عالی دانشگاهی دارد و بیش از دو دهه است که، در یک کشور اروپایی به سر می برد.

 

روزنگار ـ ناروی

۲۷ نوامبر ۲۰۲۳

 

در زیر باورها، گفته ها و تجربه های آقای یفتلی را، پیرامون کتاب و کتاب خوانی، عمدتا در دوران دانش آموزی او، بویژه پیش از بوجود آمدن دنیای کامپیوتر و دیجیتال، در مراکز فرهنگی و آموزشی با هم می خوانیم.

مقتدر یفتلی

چند ساله و در کدام صنف مکتب بودید که، به مطالعه ی کتب آغاز کردید؟


درود بر شما دوست عزیز جناب جرمی گرامی!

بعنوان پیش‌ درآمد بايد عرض کنم‌ که، منظورم از مطالعه تمامی کتاب های کتابخانه های ياد شده، همان کتاب های قابل فهم و مورد علاقه ‌ی من‌ بودند. در کتابخانه لیسه کوکچه که، ظرفیت آن در حد محوطه ی يک اتاق درسی بود؛ من‌ تقريبا تمام کتاب‌های بخش ادبیات و تاریخ و فلسفه ی موجود در قفسه های آن کتابخانه را مطالعه نموده بودم‌. البته کتاب‌های بخش ریاضی و فیزیک و آموزه‌های دینی که، از سطح فهم من‌ بالا بودند، در این مجموعه شامل نیستند.

 

من‌ از همان کودکی به مطالعه علاقمند بودم‌ و نوشته ها و مطالب در حد فهم خودم را که، در دسترس بودند، حتما می‌خواندم. در صنف هشتم و نهم مکتب‌ بودم‌ که به مطالعه منظم‌ و یکمقدارهدفمند، رو آوردم. 


چه چیز باعث گردید که، به جریان کتاب خوانی روی آورید. یعنی اینکه شما را در این راستا خانواده ی تان شویق کردند یا، خود تان ابتکار عمل را در دست گرفتید و این پروسه را با خواندن کدام کتاب ها شروع نمودید؟

 

ـ در آموزش و یادگیری در دوران‌ کودکی و نوجوانی، طبیعتا خانواده نقش سازنده دارد و هر پدر و مادری می ‌خواهد، در‌حد امکان، فرزندان شان در آموزش و یادگیری، پيشتاز باشند. بنابراین من‌ هم با استفاده از حمايت و تشویق بزرگان خانواده چون،‌ پدر و برادرانم، به اضافه ی شوق خودم، به مطالعه ی مستمر کتاب علاقمند شدم.


کتاب هایی را که می خواندید، بر اساس رنگ و روی پشتی، زیبایی عنوان، نام و شهرت نویسنده انتخاب می کردید یا، کدام عامل و عوامل دیگر در این مورد نقش داشتند ؟

 

ـ به باور من خواندن هر کتاب، صرفنظر از چگونگی محتوا و يا هم دیدگاه نویسنده، حتی برای‌ یکبار هم که باشد، ضرری ندارد. خوب است‌ که آدم مطالعه نماید. بنابراین من‌ هر کتابی‌ را که در آنزمان در دسترسم قرار می گرفتت، می‌خواندم. اما، بيشتر از نویسنده گان مورد علاقه و کتاب‌های حایز محتوای مورد نظرم را مطالعه می نمودم. 


هر کتابی را که، به دست می آمد، میخواندید یا، کتاب ها را بر اساس ژانر و محتوا ؛ مثلا داستان، فرهنگ و ادبیات، تاریخ، سیاست، جامعه شناسی، پیکار و رزم يا، موضوعات دیگر، برای خواندن انتخاب میکردید؟

 

ـ به بخش اول این پرسش شما در بالا اشاره‌ نمودم. به ادامه بايد عرض نمايم که، من‌ بيشتر، کتاب‌ها را بر اساس‌ محتوا انتخاب می نمودم که، شامل‌ داستان، ادبيات، تاريخ و فلسفه، سیاست و جامعه شناسی می بودند.


 

کتابی را که، برای خواندن انتخاب می کردید، برای خوانش آن برنامه ی زمانی می ریختید یا مجبور بودید آن را یکدم بخوانید. خوش می شوم اگر به این پرسش هم پاسخ بدهید که:

چه فکر می کنید، تا کنون چند جلد کتاب را خوانده باشید؟


ـ يک نکته را بايد به عرض برسانم و آن اینکه، هرچه در بالا در مورد مطالعه کتاب، به آن پرداختم؛ مربوط به زمان گذشته و دوران‌ مکتب‌ و دانشگاه است‌. در دوران‌ مهاجرت‌ همانگونه که دگرگونی در زندگی پیش امد، در مطالعه و کتابخوانی هم گسستگی بوجود آمد و مطالبی را که هم به خوانش می گیرم، آنهم بگونه‌ ی پراگنده و فقط در فضای مجازی است‌.

 

برای خواندن يک کتاب‌ هیچگاهی برنامه زمانی نمی گذاشتم. تنها در موارد خاص مثلآ، برای کتاب های کتابخانه و يا کتاب هایی که، از کدام‌ دوست به عاریت می گرفتم، برای برگردان شان، پس از اتمام مطالعه، زمان معین را، برنامه ریزی میکردم.

 

همچنان باید یادآور شوم که سرعت‌ در کتابخوانی بيشتر به محتوا و سبک‌ نگارش نویسنده برمی‌گردد که، چقدر خواننده را به طرف خود می کشاند. برای متن های خشک و دلگیر، بايد زمان بيشتری را در نظر گرفت.  در مورد اینکه چند عنوان‌ کتاب را تا حال خوانده‌ باشم، اصلا بیاد ندارم‌ و حتی‌ ده درصد اسم‌ کتاب‌ها و نویسنده گان آنها هم، الان در حافظه ‌ام نيست. 



می توانید آخرین کتابی را که خوانده اید، نام ببرید و در مورد محتوای آن اندکی شرح بدهید؟

 

ـ من‌ آخرین کتابی را که مطالعه نمودم، البته منظورم کتاب فیزیکی و چاپی است. تقريبا بيست سال پیش بود. به اسم " زرتشت، مزدیسنا و حکومت‌ " تالیف جلال‌الدین آشتیانی.


 نام این کتاب، بگونه‌ای اتفاقی در کتابخانه شهری که در آن زندگی می‌نمایم به نظرم خورد، که در قفسه‌ی کتابهای مربوط به زبان‌ های خارجی گذاشته شده بود. من‌ اين کتاب‌ را بخاطر اینکه نمی شد با یکبار مطالعه، مطالب آنرا به حافظه سپرد، فوتوکاپی نمودم که تا حال نزدم موجود است. 

محتوای کتاب همانگونه که از اسمش پيداست؛ در مورد زنده گی و تفکر زرتشت می باشد و فضای حاکم در زمان او را به تصوير می کشد. 


از مطالعه ی کتب چه تجربه یا تجربه هایی را کمایی کرده اید و کتاب خوانی چه تاثیری بر دیدگاه ها و زنده گی فکری و اجتماعی شما داشته است؟

 

ـ تجربه‌ ی ویژه ای در مورد مطالعه کتاب ندارم‌؛ اما اینقدر گفته می توانم که، مطالعه کتاب هر آدم بافهم و جستجوگر را، در دستیابی به اهدافش کمک‌ بیشتر می ‌کند تا، گام‌های استوار‌تر و حساب شده بردارد.

تأثیر ژرفی که کتاب روی من‌ گذاشته است‌؛ وسعت دیدگاه و بيرون شدن از لاک‌ دگم ‌اندیشی و فاصله گرفتن از آموزه‌های شعارگونه و کلیشه‌ یی بوده است.


می توانید از نویسنده گانی که، کتاب ها و آثار شان مورد علاقه ی شما بوده اند، نام  ببرید؟ 


ـ من از همان دوره ی نوجوانی، شیفته ‌ی آثار و طرز نگارش و دیدگاه صادق هدايت بودم‌. با مطالعه آثار هدايت، به‌ کافکا و داستایفسکی و همچنان سارتر و البرکامو هم‌ دلبستگی پيدا کردم‌ و کتابهای اين نویسنده گان و دانشمندان را که، در دسترسم قرار گیرند، حتمأ مطالعه می نمايم. همچنان علاقمند نویسنده گان ديگر هم، در همين خط فکری هستم. 

 

از نظر شما کدام یک از این مکان ها برای مطالعه ی کتاب خوب اند: 

خانه، باغ و پای یک درخت، کنار یک جویبار و ساحل یک رودخانه، یک رستوران، جای شلوغ، یک دشت و صحرای خلوت یا، کدام جای دیگر؟ شما خود در کدام یک از این جاها مطالعه کرده اید؟

 

ـ به باور من برای مطالعه کتاب، فقط محیط نسبتا خلوت و بدون سروصدا نياز است‌ تا، تمرکز فکری خواننده بيشتر روی کتاب باشد. فرقی نمی کند که، در کدام مکانی بايد مطالعه کرد. 

 

آیا شما خود به تنهایی برای مطالعه ی کتب برنامه ریزی می کردید یا، در این مورد یاران، هم کلاسی ها و دوستانی نیز داشتید؟


ـ شوربختانه در آنزمان امکانات امروزی مانند، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی وجود نداشت تا، برای جوانان انگيزه می داد که، آموزش و کسب اطلاعات بيرون از مکتب را با علاقمندی دنبال مینمودند. بنابراین من بيشتر با دوستان همفکر در مطالعه کتاب و آموختن معلومات عمومی، در تفاهم بوديم و مثلا يک کتاب را که، یکی پيدا میکرد، به نوبت‌ مطالعه می نموديم. 

 

وقتی که یک کتاب را می خواندید و محتوای آن را جالب و ارزنده می دانستید، این محتوا و این پیام را با کسی یا کسانی دیگر هم در میان می گذاشتید یا، اینکه آنرا را در دل و ذهن خویش نگهداری می نمودید؟

 

 ـ البته به خواندن کتاب یا کتابهایی که، محتوای خوب و آموزنده می داشتند؛ دوستان دیگر را هم تشويق می‌نمودم تا، ایشان نیز آنها را بخوانند.


از نگاه شما مطالعه ی آزاد برای جوانان چقدر اهمیت دارد و چقدر می تواند، زاویه های فکری علمی، اجتماعی و فرهنگی شان را وسعت بخشد؟

 

ـ  به باور من‌ در دنيای امروزی، مطالعه هرنوع کتاب برای‌ جوانان، به منظور آگاهی لازم، در زمینه های مختلف، ضروری است‌. امروز در دنیایی زندگی می نماییم که، امکانات بيشتر برای‌ مطالعه موجود است. از نسخه‌های پی دی اف گرفته‌ تا نسخه ‌های صوتی، بیشترین کتاب‌ ها در فضای مجازی قابل دسترس اند.

 

خیلی از جوانانی را که دانشگاه می خوانند، می بینیم، فقط به برنامه ی درسی مراکز آموزشی خود و آنچه که آموزگار برنامه می ریزد و درس میدهد، اکتفا می ورزند و به خود خوانی «مطالعه ی آزاد» توجه ندارند، شما به عنوان یک آقای کتاب خوان، به این جوان ها چه پیام و چه گفتنی دارید؟

 

ـ نخست خدمت جوانان عرض میدارم اینکه:

جوانانی که فقط به آموختن کتابهای درسی بسنده می‌نمایند، در آینده نمی‌توانند آدم حرفه ‌ای، در رشته ای که‌ آموزش ديده اند، باشند. بنابراین برای‌ مسلکی و متخصص شدن، در پهلوی آموزش های دانشگاهی، لازمه ی ديگرش تحقیق و پژوهش در بيرون از فضای مکتب‌ و داشگاه و تعليمات کلیشه‌ای است‌. 

 

پرسش آخر هم اینکه:

 آیا این یک کار خوب است که، ایجاد و انکشاف جهان اینترنت و دیجیتال، پروسه ی طبع و نشر و جریان کتاب خوانی را بسوی کمرنگ شدن به پیش می برد، یا یک جریان زیان بار؟

 

ـ به باور من پيشرفت تکنولوژی معلوماتی، خوبی های زیادی دارد و نسل‌ های نو با آن خو گرفته‌ اند و از این راه  بهتر می‌توانند به اطلاعات مورد نياز خود دسترسی داشته باشند. اما، نسل‌ های ما که، با کاغذ و کتاب بزرگ شده ايم، کسب‌ دانش و اطلاعات از فضای مجازی به یکمقدار تجربه و پشتکار نياز دارد.

 

{روزنگار ـ ناروی} ، {مقتدر یفتلی ـ هالند}


عزیزی؛ متخصص کشاورزی، توضیح میدهد!


کشاورزی نقش بسیار مهمی را در اقتصاد و زنده گی انسان ها و از جمله، مردم افغانستان دارا می باشد. از راه کشاورزی است که، برای همه ی آدم ها غذا تهیه می شود. کشاورزی در افغانستان برای شمار زیادی از جمعیت این کشور، بویژه در مناطق روستایی، زمینه های کار را فراهم می نماید.

فراورده های کشاورزی دهقان ها، کار و بار تاجران ملی را رونق می بخشد و فراورده های زراعتی اینکشور در بازار های جهانی افغانستان را بهتر و توانمندتر معرفی می کند.

از سوی دیگر کشاورزی بر پایداری اقتصادی این کشور کمک مینماید و زمینه های وابستگی آن را محدود می سازد. به همین ترتیب کشاورزی می تواند به مدیریت منابع طبیعی کشور مانند، آب و خاک، کمک کند.


www.roznigar.com

۲۶ سبتمبر ۲۰۲۳

پایگاه اینترنتی روزنگار، با توجه به نکات مهم یاد شده، گفتگوای را با آقای مهندس محمد اکرم عزیزی که، دررشته ی زراعت «کشاورزی» آموزش های عالی دانشگاهی برون مرزی و تجارب وافر کاری دارد، بعمل آورده است که، در زیر آن را می خوانید. 


 پرسش:

 جناب آقای عزیزی!

خوش می شویم، اگر خود را به خواننده گان «روزنگار» معرفی کنید. مثلا اگر بگویید که:

 در کجا درس خوانده اید؟ چند سال و در کدام موسسات تجربه ی کاری دارید؟ فعلا مصروف کار، در کدام عرصه و در کدام موسسه هستید؟


پاسخ:

من در سال  ۱۳۵۷خورشیدی از لیسه غیاثی «ع» شهرستان جرم ولایت بدخشان، که زادگاهم نیز می باشد، فارغ شدم. پس از سپری نمودن امتحان کانکور مستحق بورس تحصیلی به اتحاد جماهیر شوروی  وقت شناخته شدم. برای مدت ۶ سال در شهر تاشکند پایتخت جمهوری ازبکستان امروزی، در رشته زراعت به سطح ماستری تحصیل کردم.

دیپلوم ماستری خود را در بخش خاک شناسی وکیمیای زراعتی دفاع نموده در ۱۳۶۴ به وطن برگشتم.   به دنبال آن در انیستستوت تحقیقات زراعتی که، تابعیت دوگانه داشت، یعنی کار های اداری آن از طریق وزرات زراعت و مالداری و کار های تحقیقاتی آن از طریق بخش زراعت و کیمیای اکادمی علوم افغانستان به پیش می رفت، به کار خود آغاز کردم. حدود ۱۴ سال در این انستیتوت کار های تحقیقاتی را با دیگر همکارانم انجام دادم و رتبه علمی محقق زراعت را نیز از اکادمی علوم بدست آوردم.  فارم تحقيقات زراعتی لعل بدخشان را در سال ۱۳۵۵ در شهر فیض آباد تأسيس نمودم و برای مدت دو سال در آن جا کار کردم. ولی با تاسف که، از اثر جنگ های تنظیمی در شهر کابل  فارم های تحقیقاتی فلج شدند، اما من به کار خود ادامه دادم. تا ۲ سال هفت ماه دوره اول طالب ها.

از سال ۱۳۷۸ که، از وظیفه دولتی خلاص شدم تا ۱۴۰۱ در موسسات خارجی مانند؛ موسسته همبستگی فرانسوی ها، فوکس و بنیاد آقا خان، کمپنی امریکایی به نام پدکو و انجوی امریکایی به نام بنیاد صلح و همچنان دو بخش جی آی زید.


 بیش از۲۰ سال در عرصه های ترویج زراعتی و مالداری، احیای باغ های میوه، پروسیس میوه جات و سبزیجات، پروگرام تغذیه و حفظ الصحه، احیای جنگلات، اقتصاد خانواده گی، بزنس «تجارت» های خورد و متوسط و پروگرام تغییر اقلیم، گیاهان دارویی و مصوونیت غذایی در بیش از ۲۰ شهرستان بدخشان، با تیم کاری و هم مسلک های خود به حیث منیجر«مدیر کارفرما» کار کردم.

درین اواخر که موسسات خارجی فعالیت های شان را خیلی کم ساختند، از ۵ ماه به این طرف در یک کمپنی تجارتی به نام قاسمی گروپ در بخش تجارت میوه جات خشک وگیاهان دارویی، در کابل شروع با فعالیت نمودم.


پرسش:

 چگونه می توانید اهمیت کشاورزی را در تامین غذا، اشتغال و اقتصاد جامعه ی کنونی افغانستان توضیح بدهید؟


پاسخ:

 این یک مبحث بسیار کلان است. نمیدانم از کجا شروع کنم که مختصر و قابل درک باشد؟ به هر حال، زراعت و مالداری اساس اقتصاد جامعه بشری را تشکیل میدهند.  این دو مخصوصا در افغانستان عامل اصلی رشد و بقای همه زنده جان ها هستند. هیچ زنده جانی بدون تولیدات زراعت و مالداری به زندگی خود ادامه داده نمی تواند. این یک اصل مهم و زنجیره حیات است که، به مواد مغذی، دارای کاربوهایدریت، شحم ، منرال ها، ویتامین ها، پروتیین، فایبر داشته باشد تا انرژی مورد نیاز را برای اجرای امور روزانه بدست بیاورند. همه ی این عناصر ذکر شده در تولیدات زراعت و مالداری وجود دارند.

۸۰ فیصد نیروی کاری در بخش زراعت و مالداری مصروف اند و عواید ۶۰ فیصد خانواده ها از همین راه فراهم می شود. هشتاد فیصد نفوس کشور در روستا ها زیست دارند و اغلب از طریق زراعت و مالداری امرار معاش می کنند.


بیش از ۳۰ فیصد درآمد ناخالص ملی افغانستان از محصولات زراعتی بدست می آید و بخش اعظم صادرات کشور نیز از محصولات زراعتی است.

به همین لحاظ زراعت در بخش ساختار اقتصادی جامعه ما از اهمیت خاص برخودار بوده و من اعتقاد دارم که تنها با رشد زراعت می توان به رشد و توسعه اقتصادی مطلوب دست یافت.

 

پرسش:

 از نظر شما، کارکرد های جناب عالی در عرصه ی کشاورزی، چه تاثیری بر اقتصاد و امور کاری کشاورزان ساحه ی کاری تان داشته اند؟


پاسخ:

از نظر من کار های عملی و نظری ای را که، من و اعضای مسلکی تیم من، طی بیش از ۲ دهه، از طریق موسسات خارجی در ساحات کاری برای دهاقین انجام داده ایم، در عرصه زراعت و مالداری تاثیر قابل ملاحظه ای بر اقتصاد کشاورزان داشته و دارند. طور مثال با تدویر تریننگ های مسلکی و آموزش تخنیک های پیشرفته زراعتی (اگروتخنیک) از آماده کردن زمین تا انتخاب تخم های اصلاح شده پر حاصل و مقاوم در مقابل امراض و آفات، آبیاری مناسب، نظر به ضرورت نبات، طریقه های مختلف کنترول امراض و حشرات، ایجاد قوریه ها و باغ های درختان مثمر و غیر مثمر، جمع آوری درست محصولات زراعتی، پروسیس و حتی شیوه های بازاریابی و باعث بلند رفتن سطح آگاهی دهاقین و تولیدات زراعتی شان گردیده که حاصلات مازاد شان را به قسم درست و شایسته به بازار عرضه می نمایند و سطح اقتصادی شان را بالا می برند.

در ولایت بدخشان که دارای ۲۸ واحد اداری بوده، قسمت بیشتر آن کوهستانی است، فقط ۵۵ هزار هکتار زمین آبی وجود  دارد. بیش از ۳۰۰ هزار هکتار زمین للمی است و از اثر کار و فعالیت های ما در موسسات خارجی، در عرصه باغداری و سبزیجات، رشد چشمگیری نموده است.

 این زمین ها، همین اکنون هزار ها تن چهارمغز، آلوبالو، توت ، سیب و ناک و دیگر میوه جات مرغوب را تولید می کند و به کابل و بعضی ولایات دیگر تجارت شده بعدا به خارج از کشور صادر می شود. باید گفت؛ در چند سال آخر کشت و تولیدات لوبیا چنان رشد کرده که جای کشت تریاک و خربوزه را گرفته است، کشت هنگ و زعفران نیز مروج گردیده اند.


پرسش:

به نظر شما، به عنوان یک محقق یا پژوهشگر عرصه ی کشاورزی و دامداری، چالش ها و دشواری هایی که، در حال حاضر، در حوزه ی کشاورزی و اقتصاد افغانستان و بخصوص ولایت بدخشان وجود دارند، کدام ها اند؟


پاسخ:

از نگاه من چالش ها و دشواری های حاضر در حوزه کشاورزی و اقتصاد کشور و بخصوص بدخشان عبارت اند از:

کاهش مداوم میزان بارنده گی یا خشک سالی، گسترش امراض و آفات، پایین بودن سطح زراعت مکانیزه، کاهش زمین های آبی قابل کشت که، سالانه یا توسط سیلاب تخریب می شوند و یا در جریان تقسیمات ملکیت های والدین بین ورثه، زمین های بزرگ به قطعات کوچک تبدیل می شوند و یا هم اینکه؛ اعضای ورثه حق خود ها را خانه های رهایشی می سازند و چند کرد سبزی را به جا می مانند. این گونه اقدامات در چند نسل آینده ساحات قابل کشت و زراعت را محدود می سازد.


همچنان قطع بیرحمانه ی جنگلات و تخریب چراگاه ها توسط خود انسان ها و شکار ظالمانه ی حیوانات و پرنده گان وحشی و ماهی های دریایی در این مورد نقش و اثرات خود را دارا می باشند.


پرسش:

 ناگفته پیداست که، تکنولوژی نقش مهمی را در پروسه ی نو آوری، در امور کشاورزی دارا می باشد. آیا کشاورزان ساحه ی کاری شما، کار های خویش را با استفاده از وسایل مدرن یا نیمه مدرن کشاورزی به پیش می برند، یا هنوز هم با همان روش ها و وسایل سنتی کار می کنند؟


پاسخ:

در این باره قابل یاد آوریست که، جنگ های داخلی بیش از ۴ دهه نگذاشتند که، کشاورزی ما درست مکانیزه شود. نیروی کاری یا فرار کرد و یا مصروف جنگ شد. کانال های زراعتی تخریب شدند. زمین های زراعتی، غیر قابل کشت کردن گشتند و شیرازه ی اقتصادی از هم پاشید. این همه پیشرفت هایی هم که، تا اکنون صورت گرفته اند، زیادتر از برکت موسسات خارجی بوده و دهاقین زیادتر شان تا اکنون از وسایل مدرن زراعتی کار گرفته نمی توانند.

 بخاطرضعف اقتصاد شان و قیمت بلند ماشین آلات و اجوره آن ها. از طرف دیگر هم استفاده از وسایل سنتی بطور مثال، قلبه گاو هم برایشان ارزانتر و هم از پارو گاو های شان در پخت و پز و تقویه زمین های شان کار می گیرند. از ماشین و آلات زراعتی فقط تریشر «خرمن کوب» خیلی نهادینه شده و دهاقین بمجرد که کشت غله جات شان را درو کردند در اسرع وقت توسط تریشر میده می کنند و به کشت بعدی و کار های دیگری می پردازند.


پرسش:

 آیا کشاورز هایی که، شما با ایشان همکاری و راهنمایی می نمایید، از راهنمایی های مسلکی تان به درستی استفاده و پیروی میکنند، یا چطور؟


پاسخ:

بدون شک آن عده از دهاقین محترمی که،  در تریننگ ها « آموزش های ارتقای ظرفیت» و کار های عملی و پرکتیس های کشاورزی اشتراک میکنند. اکثریت شان در صورت توان از راهنمایی های ما استفاده می نمایند.

چرا که، اکثریت دهاقین ما از نعمت سواد محروم اند. همچنان تجربه هم نشان داده اند که، کار های عملی زیادتر ذهن نشین می شوند. طور مثال، دیزاین « طراحی» یک باغ میوه که درآن از قضیه فیصاغورث یعنی ترسیم زاویه قایمه در روی زمین است، تمام نهال ها در یک قطار با فاصله های معین بین قطار و نهال ساخته می شوند. این عملیه را فقط با داشتن یک متر و تار رجه و چند تا چوبک های ۲۰ تا ۳۰ سانتی متری، در روی زمین تیار شده عملی دیزاین می کنیم. برای آموزش دهاقین آسان و یا دیزان و تطبیق عملی یک قوریه  یا پروسیس میوه جات و سبزیجات و غیره.

باید گفت؛ هستند موضوعاتی که، ما در جریان آموزش دهی بر آنها تاکید می کنیم، ولی دهقان ها نسبت ضعف اقتصاد شان برآورده نمی توانند.

 طور مثال، به خاطر برداشت حاصل بلند، باید یک مقدار معین عناصر پر مصرف مانند؛ نایتروج، فاسفورس، پتاسیم را در فی واحد زمین علاوه کنند و یا زمین های تحت کشت را به عمق ۳۰ سانتی متر قلبه نمایند و غیره که، دهاقین توان تطبیق صد فیصد آن را ندارند. بهر حال اگر سطح دانش و فهم دهاقین فعلی را با چند دهه به مقایسه بگیریم، دیده می شود که، در کار های عملی و نظری شان و هم سطح حاصل دهی زمین های شان، به طور قابل ملاحظه ای تغییر مثبت رونما گردیده است.


پرسش:

 به نگاه شما تغییر آب و هوا و گرم شدن کره ی زمین چه تاثیری را به امور کشاورزی در بدخشان دارد، آیا این تغییر را نسبت به چند دهه ی پیش، در سرزمین کوهی بدخشان، به درستی مشاهده کرده می توانید؟


 پاسخ:

تغییرات اقلیم  یا آب و هوا یک مشکل جهانی است که، افغانستان هم از آن بی تاثیر نمانده است. این مبحث هم به توضیحات زیاد نیاز دارد. من به طور کوتاه چند جمله را درین مورد متذکر می شوم.

 تغییر آب و هوا در جو زمین طور عادی و طبیعی، در طول دهه ها صورت می گیرد که، دلیل اش چرخه طبیعی زمین خواهد بود. علاوه این، فعالیت های مخرب خود انسان ها، از جمله مهمترین دلیل تغییر اقلیم بشمار می روند.

در قدم اول ایجاد گلخانه های از حد زیاد به خاطر تولیدات زراعتی که، باعث تولید گاز های گلخانه ای مانند، متان، کاربن دای اکساید، نایتروجن اکساید، بخارات آب و غیره می شوند، جو زمین را از حالت طبیعی اش خارج می کند.



از چشم دید خود بگویم؛  در کشور بزرگ، چین که تعداد تونل های بزرگ پلاستیکی را در یک زمین دیدم، عقل از سرم پرید.

در افغانستان و همچنان بدخشان زیبا، سال تا سال تعداد گرین هوز ها  «گلخانه ها» و تونل های پلاستیک به خاطر تولیدات سبزیجات زیاد شده می روند. استفاده پلاستیک در روی زمین های زراعتی درسمت شمال،  به خاطر حفظ رطوبت در مزرعه های سبزیجات، خربزه و تربوز نهایت زیاد شده که، این عمل باعث تغییر آب و هوا و آلوده شدن محیط زیست گردیده و مردم خود به چشم و سر شان می بینند که، این فقط از نتیجه عملکرد خود انسان است.

از طرف دیگر قطع جنگلات، تخریب چراگاه ها و پوشش سبز قشر زمین و تجمع مواد فاضله ، ذوب شدن  پیر یخ های کوه های پامیر و واخان؛ زیباک، اشکاشم و دیگر مناطق بدخشان، باعث تغییر آب و هوا و  بروز آب خیزی های بی حد و  تخریب هزران جریب زمین در ساحل دریا آمو گردیده اند.

در جریان چهار دهه ی گذشته، بیش از پنجاه فیصد جنگلات افغانستان و بویژه جنگلات پسته، بادام کوهی، ارچه و ارغوان، در کوه ها و دره های بدخشان از بین رفته اند.  شکار بی رحمانه ی حیوانات و پرندگان وحشی و ماهی اله بقه یا «خالدار» و کبک دری یا چرده « کبگ زری» که،  نسل این ارزش های طبیعی را به انقراض مواجه ساخته است.


 حفر کوه ها و دره ها به، خاطر دریافت دانه های قیمتی طی بیش از چهار دهه، تخریبات بزرگ را در محیط بدخشان بوجود آورده است. در دو سال آخر تخریب هزار ها جریب چراگاه به خاطر ریگ شویی طلا در بزرگترین چراگاه کشور، به نام شیوه  که، بیش از یک میلیون حیوان از چندین ولایت سالانه، در تابستان به چرا آورده می شوند، باعث تغییر اقلیم و پایین آمدن تولیدات مالداری خواهد شد.

«روزنگار»

www.roznigar.com

 



کسانیکه در زیر لحاف های سنگین می خوابند، نسبت به آنهایی که به هنگام خواب از لحاف های سبک و نازک استفاده می کنند، خواب بهتر و آرام تری دارند.


 اخیرا پژوهشگران سویدنی اندازه ی خواب کسانی را که در زیر لحاف های سنگین می خوابند آزمایش نمودند. انها طی پژوهش خود این واقعیت  را دریافتند که، کسانیکه در زیر لحاف های سنگین می خوابند، نسبت به آنهایی که به هنگام خواب از لحاف های سبک استفاده می نمایند، خواب بهتر و آرام تری دارند. پیش از این نیز از  این لحاف ها برای درمان بهبود خواب، تسکین اضطراب، بیقراری فیزیکی و استرس استفاده می گردیده است.


در بیمارستان دانشگاه اسلو از این لحاف ها برای کودکان و جوانان مبتلا به ناتوانی های رشدی، اوتیسم « ای دی اچ دی استفاده می شود. اما برای کسانیکه تشخیص خاصی ندارند و از طرف شب نا آرام می خوابند، چطور؟




 کم خوابی میتواند خطرناک باشد. برای مثال سلول های بدن در افرادی که خیلی کم می خوابند، خیلی سریع پیر می شوند و در نتیجه این افراد بیمار میگردند. ما هنوز در مورد بیخوابی و اینکه چرا برخی از افراد بیشتر از دیگران با آن پنجه نرم می کنند، نمی دانیم. اما مطالعه ایکه در سال ۲۰۱۹ در تر ندهیم به انجام رسید، نشان میدهد که، کسانیکه بیشترین اضطراب را دارند، با مشکل به خواب میروند. پس چه چیزی می تواند به افرادی که خواب نا آرام دارند، کمک نماید؟ 

به گفته ی پژوهشگران سویدنی:

یک لحاف نسبتا سنگین!


می خواستیم ملاتونین و اکسی توسین را بررسی نماییم.

پژوهشگرانی که در دانشگاه اوپسالا، در سویدن کار می کنند، می خواستند این مساله را مورد بررسی قرار دهند که، چگونه سطح هورمون های خواب آور و ضد استرس، مانند ملاتونین و اکسی توسین در حالت، خواب زیر لحاف های به اصطلاح سنگین، تحت تاثیر قرار می گیرند. 


چیزی که این لحاف را سنگین می سازد، زنجیر یا گلوله های شیشه یی یا پلاستیکی سنگین اند که، در داخل لحاف دوخته می شوند. اینها می توانند از ۵ تا ۱۲ کیلو گرام وزن داشته باشند.

 منظور این است که چنین لحافی بتواند به انسان کمک نماید تا بهتر بخوابد و در طول شب یک خواب آرام داشته باشد. این وزن ها باید باعث این گردند که انسان خود را در امنیت احساس نماید و شب را در آرامش بهتر بگذراند.


 پژوهشگران همچنان می خواستند این مساله را آزمایش نمایند که، لحاف های سنگین به تولید هورمون های استرس مانند، کورتیزول  و اینکه افراد با استفاده از این لحاف ها کمتر استرس می شوند، تاثیر می گذارند.  

بنابر این، آنها ۲۶ مرد و زن جوان را گرد هم آوردند و از همه ی آنها خواستند که به هنگام خواب یا آرام گرفتن در زیر لحاف های معمولی و یا یک لحاف سنگین، بطور مکرر نمونه های بزاق یا تف دهان بدهند.


داروی خواب طبیعی بدن 

این مطالعه نشان داد که، شرکت کننده گان در زیر لحاف های سنگین، سطح بلند تری از هورمون ملاتونین را دریافت کرده بودند. ملاتونین از دیر زمانی به این سو به عنوان داروی طبیعی خواب بدن شناخته شده است. مغز انسان ملاتونین را در شب ترشح میکند و ما را خواب آلود می سازد.

 این هورمون بطور طبیعی در بدن تولید می شود. اما داروهایی نیز یافت می شوند که، میتوان آنها را به عنوان کمک کننده ی خواب ، برای عادی سازی ریتم یا هنجار شبانه روزی مورد استفاده قرار داد. ذکر این نکته نیز ضروری است که، پژوهشگران کاملا از تاثیر پلاتونین بر ما انسان ها، بویژه در بین جوانان مطمئن نیستند.



چرا برخی ها با لحاف های سنگین بهتر می خوابند؟

در این پژوهش روشن گردید که، در افرادی که در زیر لحاف های سنگین می خوابند، سطح ملاتونین در تف دهان شان ۳۰ درصد افزایش داشته است. اما پژوهشگران هیچ تفاوتی را در سطح سایر مواد اکسی توسین و کورتیزول مشاهده نکردند.

 یافته های جدید بر تحقیقات قبلی روی لحاف های سنگین که نشان میدهند، افراد با لحاف های سنگین بهتر می خوابند، افزوده می شوند.


Forskning.no  منبع:

 ترجمه و تخلیص از:

 رـ جرمی